فهرست مطالب
- خودشیفتگی چیست؟ (نارسیست یعنی چه و نارسیست ها چه کسانی هستند)
- علائم خودشیفتگی (ویژگی افراد نارسیست چیست؟)
- دلایل خودشیفتگی کدام است؟ (علت بروز شخصیت خودشیفته)
- تست خودشیفتگی انلاین به تشخیص نارسیسم کمک می کند؟
- درمان خودشیفتگی چیست؟
- عوارض اختلال شخصیت خودشیفته
- چگونه از بروز خودشیفتگی پیشگیری کنیم؟
- نتیجه گیری و راهنمای مراجعه به دکتر
خلاصه این مطلب را در این پادکست گوش دهید:
اگر فردی بیشازحد به خود توجه کند و این خودبزرگبینی به یک اختلال شخصیتی تبدیل شود، فرد را مبتلا به شخصیت خودشیفته میدانند. نخستین بار در سال ۱۸۹۸ هاویلاک الیس فیزیکدان و مقالهنویس بریتانیایی، خودشیفتگی (Narcissism) یا به فکر خود بودن بیمارگونه را بهعنوان اختلال روانی شناسایی نمود. ویژگیهایی مانند خودانگاره مغرورانه و وابستگی فانتزی، خونسردی و خودداری غیرمعمول تنها زمانی میشکند که اعتمادبهنفس فرد خودشیفته به خطر بیفتد.
قدرنشناسی نسبت به اطرافیان و سوءاستفاده از آنها، از ویژگیهای اختلال نارسیسم به شمار میروند. این اختلال بر اساس شخصیت افسانهای نارسیس (اسطوره یونانی/Narcissus) نامگذاری شدهاست که عاشق انعکاس تصویر خود در آب شد. از نظر زیگموند فروید، خودشیفتگی یک مرحله طبیعی و عادی در رشد کودک محسوب میشود، اما اگر پس از دوران بلوغ روی دهد، باید آن را نوعی اختلال روانی دانست.
خودشیفتگی چیست؟ (نارسیست یعنی چه و نارسیست ها چه کسانی هستند)
معمولا اختلال شخصیت خودشیفته در ارزیابیهای بالینی تشخیص دادهمیشود و یکی از انواع مختلف اختلالات روانی محسوب میشود که در آن فرد خود را به نسبت سایرین مهمتر میداند، بهشدت نیازمند توجه و تحسین بیش از اندازه است، در برقراری روابط مشکل دارد و حس همدلی نسبت به سایرین در او دیدهنمیشود. اما پشت این نقاب اعتمادبهنفس زیاد، عزت نفس شکنندهای وجود دارد که با کوچکترین انتقاد و عیبجویی فرو میریزد.
اختلال خودشیفتگی یا خودبزرگ بینی، مشکلاتی در حوزههای مختلف زندگی از جمله روابط، کار، تحصیل یا امور مالی ایجاد میکند. افرادی که از این اختلال رنج میبرند، بهدلیل کمتوجهی یا عدم دریافت لطف و تحسینی که تصور میکنند شایستهاش هستند، ناراحت و سرخورده میشوند. روابطشان به سرانجام نمیرسد و دیگران هم از وقت گذراندن با آنها لذت نمیبرند. پس در یک کلام میتوان نارسیسم را به این شکل تعریف کرد:
«اختلال شخصیت خودشیفته به اختلال شخصیتی گفته میشود که در آن فرد نسبت به سایرین حس خودبزرگ بینی و غرور دارد. بهعلاوه همیشه دوست دارد کانون توجه باشد و بهطور مدام تحسین شود.»
بیماری نارسیسم یا اختلال نارسیسم؟ کدام صحیح است؟
اصطلاح صحیح برای توصیف این بیماری اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD) یا اختلال نارسیسم است، نه «بیماری نارسیسم».
استفاده از اصطلاح «بیماری نارسیسم» یا «بیماری خودشیفتگی» بهجای واژه «اختلال» ممکناست این مفهوم را نشاندهد که خودشیفتگی یک وضعیت عمومی است که میتواند هر کسی را تحتتاثیر قراردهد، نه یک اختلال شخصیت خاص که نیاز به تشخیص حرفهای دارد.
طرحواره خودشیفتگی
طرحواره خودشیفتگی یک چارچوب شناختی یا الگوی تفکر است که مشخصه افراد مبتلا به اختلال شخصیت نارسیسم است. این طرحواره شامل برآورد بیشازحد تواناییها و اهمیت خود، عدم همدلی نسبتبه دیگران و تمایلبه جستجوی تحسین و توجه است.

علائم خودشیفتگی (ویژگی افراد نارسیست چیست؟)
علائم خودشیفتگی و شدت آنها درجات مختلفی دارد و در افراد مختلف متفاوت است. ولی به راستی چطور خودشیفتهها را بشناسیم؟ خودشیفتهها نشانههای زیر را دارند:
- حس خود برتربینی افراطی و بیش ازحد
- پرتوقع هستند و حس طلبکارانهای نسبت به دیگران دارند.
- انتظار دارند همیشه از همه برتر و بهتر باشند، حتی اگر موفقیت و دستاوردی شایسته برتری به دست نیاورده باشند.
- درباره موفقیتها و استعدادهای خود غلو میکنند.
- درباره موفقیتها، قدرت، هوش و نبوغ، زیبایی یا همسر خوب و کامل بودن خود خیالپردازی افراطی دارند.
- معتقدند از همه برترند و فقط باید با افراد خاص همتراز خود نشست و برخاست داشتهباشند.
- باید همیشه محور اصلی گفتگو با افراد مختلف باشند و کسانی که از نظرشان فرودست هستند را تحقیر کرده یا به دید حقارت نگاه میکنند.
- انتظار دارند همه به آنها لطف کنند و بیچونوچرا هرآنچه میگویند را بپذیرند.
- از دیگران برای رسیدن به خواستههایشان استفادهمیکنند.
- از درک نیاز و عواطف دیگران عاجزند یا اصلاً تمایلی به درک موقعیت و احساسات دیگران ندارند.
- به دیگران حسادت میکنند و معتقدند بقیه هم به آنها حسادت میورزند.
- رفتار مغرورانه و متکبرانه دارند و با غرور و متظاهرانه خود را نشان میدهند.
- اصرار دارند همیشه بهترین هرچیز مثل بهترین خودرو یا بهترین دفتر کار را به دستآورند.
سایر ویژگی های اختلال خودشیفتگی و شخصیت نارسیست
- افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اصلاً با مفهومی بهنام انتقاد کنار نمیآیند و در مقابل کسی که از آنها ایراد بگیرد، پرخاشگری میکنند.
- اگر رفتار ویژهای با آنها نشود کاسه صبرشان لبریز و عصبی میشوند.
- این افراد مشکلات درونفردی قابل توجهی دارند و بهسرعت احساس کمتوجهی و بیاعتنایی میکنند.
- با خشم یا تحقیر نسبت به موقعیتهای مختلف واکنش نشان میدهند و برای آنکه کاری کنند تا خودشان برتر بهنظر برسند، سایرین را خوار و خفیف میکنند.
- نمیتوانند رفتار و احساساتشان را کنترل کنند.
- در مقابله با استرس بهشدت با مشکل مواجه میشوند و به راحتی با هر تغییری سازگار نمیشوند.
- از اینکه فکر کنند کامل نیستند، عصبانی میشوند و افسردگی میگیرند.
- در درون بهصورت پنهانی حس عدم امنیت، شرمندگی، حقارت و آسیبپذیری دارند.
اکنون که با علائم خودشیفتگی آشنا شدید، متوجه میشوید افرادی که از عزت نفس سالمی برخوردارند، معمولا متواضع و فروتن هستند. پس اگر از خود میپرسید آیا من خودشیفته هستم؟ باید ببینید تواضع و فروتنیتان تا چه اندازه است. افرادی که از نارسیسم رنج میبرند، تقریباً هرگز فروتنی در آنها دیده نمیشود. این افراد همیشه از بالا به بقیه افراد نگاه میکنند و خودشان را بهتر از بقیه میدانند. اگر در مورد نوع شخصیت خودتان دچار تردید هستید، میتوانید از تست شخصیت استفاده کنید. با مراجعه به روانشناس و انجام تست شخصیت تحت نظر یک متخصص میتوانید به درک بهتری از خصیت خود برسید.
علائم خودشیفتگی در زنان
خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی است که هم مردان و هم زنان را درگیر میکند. بااینحال، علائم این اختلال ممکناست بین جنسها متفاوت باشد. در اینجا برخیاز علائم و نشانههای رایج خودشیفتگی در زنان آوردهشدهاست:
- احساس اغراقآمیز از اهمیت داشتن و استحقاق خود
- دغدغه بیشازحد درمورد وضعیت ظاهری بدن
- تمایل به استثمار دیگران برای منافع شخصی
- عدم همدلی نسبت به احساسات و نیازهای دیگران
- مشکل در پذیرش انتقاد یا بازخورد
- نگرش متکبرانه و تحقیرآمیز نسبتبه دیگران
- ناتوانی در حفظ روابط سالم
- تمایل به دستکاری و کنترل دیگران
- دشواری در پذیرش تقصیر یا پذیرفتن مسئولیت اعمال خود
- حسادت به موفقیت یا توجه دیگران
- تخیلات بزرگنمایانه قدرت، زیبایی یا موفقیت.
شایان ذکر است که داشتن برخیاز این ویژگیها لزوما به معنای ابتلابه اختلالشخصیت خودشیفتگی نیست. تشخیص فقط توسط یک متخصص بهداشت روانی واجد شرایط باید انجامشود.

علائم خودشیفتگی در مردان
مطالعات نشان میدهد که مردان بیشتر از زنان به این اختلال مبتلا میشوند. در اینجا برخیاز علائم و نشانههای رایج خودشیفتگی در مردان آوردهشدهاست:
- احساس خودبزرگبینی و دستاوردهای اغراقآمیز
- اعتقاد به اینکه آنها خاص یا منحصر به فرد هستند و فقط باید با افراد به همان اندازه با موقعیت بالا ارتباط داشتهباشند.
- نیاز دائمی به تحسین و توجه دیگران
- اعتقاد به برتری خود
- فقدان همدلی با دیگران و تمایل به استثمار آنها برای منافع شخصی
- تصور اشتغال به قدرت، ثروت، موقعیت خاص
- احساس استحقاق و انتظار رفتار ویژه
- نگرش متکبرانه و خودخواهانه نسبتبه دیگران
- مشکل در رسیدگی به انتقاد یا طرد شدن
- مشکل در حفظ روابط سالم
- رفتار تکانشی و تمایلبه رفتار پرخطر یا بیپروا
- زمانی که احساس ارزشمندی آنها به چالش کشیده شود، ممکن است حالت تدافعی یا تهاجمی پیدا کنند.
ذکر این نکته ضروری است که اگرچه داشتن برخی از این ویژگیها لزوما نشاندهنده اختلال شخصیت خودشیفته نیست، اما اگر شما یا کسی که میشناسید با این علائم دستوپنجه نرم میکنید، ضروری است که به دنبال کمک حرفهای از سمت پزشک باشید.
با دیدن علائم خودشیفتگی یا نارسیسم به چه دکتری مراجعه کنیم؟
اگر شما یا شخصی که میشناسید علائم خودشیفتگی یا اختلال شخصیت خودشیفته را نشان میدهد، توصیه میشود از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. انواع زیر از پزشکان یا درمانگران میتوانند اختلال شخصیت خودشیفته را تشخیص داده و درمان کنند:
- روانپزشکان: پزشکانی که در تشخیص و درمان بیماریهای روانی از جمله اختلالات شخصیت تخصص دارند. آنها میتوانند دارو تجویز کنند و درمان ارائهدهند.
- روانشناسان: متخصصان سلامت روان که دارای مدارک پیشرفته در روانشناسی هستند و در زمینه تشخیص و درمان اختلالات شخصیت آموزش دیدهاند. آنها میتوانند درمان ارائه دهند اما نمیتوانند دارو تجویز کنند.
برای دریافت نوبت از بهترین روانشناس و دکتر روانپزشک میتوانید از سایت نوبتدهی آنلاین دکترتو کمک بگیرید. همچنین برای دریافت مشاوره تلفنی و آنلاین میتوانید از لینکهای زیر کمک بگیرید:
دلایل خودشیفتگی کدام است؟ (علت بروز شخصیت خودشیفته)
بهطور دقیق مشخص نیست که چه عواملی باعث ایجاد اختلال شخصیت خودشیفته در افراد مختلف میشوند. همانند رشد شخصیتی و سایر اختلالات سلامت روان، علل وقوع اختلال نارسیسم هم پیچیده است. اما میتوان موارد زیر را از دلایل عمده خودشیفتگی دانست:
- محیط: ناسازگاری و ناهماهنگی در روابط فرزند و والدین با انتقاد و عیبجویی افراطی یا تحسین افراطی که بههیچوجه با تجربه کودک هماهنگ نیست.
- ژنتیک: ویژگیهایی که از پدر و مادر و نسلهای گذشته آنها به ارث میرسند.
- عوامل نوروبیولوژی: ارتباط بین مغز و رفتار و تفکر
- سوءاستفاده در دوران کودکی
- انتظارات بیجا و بیمورد والدین از فرزندان
- بیبندوباری جنسی که معمولا با خودشیفتگی همراه است.
- تاثیرات فرهنگی.
عوامل خطر اختلال خودشیفتگی (یا به اشتباه بیماری خودشیفتگی)
اختلال شخصیت خودشیفته بیشتر از زنان، بر مردان تأثیر میگذارد و معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع میشود. بهخاطر داشتهباشید اگرچه برخی کودکان ویژگیهای شخصیتی خودشیفتگی از خود بروز میدهند، ولی همیشه نباید آن را با اختلال شخصیت خودشیفته یا نارسیسم اشتباه گرفت. چراکه این مشخصه مقتضای سن آنها بوده و به معنای ابتلا به اختلال خودبزرگبینی نخواهدبود.
اگرچه علت ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معلوم نیست، برخی محققان معتقدند شیوههای فرزندپروری حمایتگر افراطی یا بیاعتنایی در کودکانی که از نظر بیولوژیکی آسیبپذیرند، در بروز نارسیسم تأثیرگذار خواهدبود. وراثت و عوامل نوروبیولوژی هم در توسعه اختلال خودشیفتگی نقش دارند.
تست خودشیفتگی انلاین به تشخیص نارسیسم کمک می کند؟
آزمونهای خودارزیابی آنلاین مختلفی وجود دارد که ممکناست به افراد کمککند تا تشخیص دهند که آیا ویژگیهای اختلال شخصیت نارسیسم را نشان میدهند یا خیر.
توجهبه این نکته ضروری است که تستهای خودارزیابی جایگزینی برای تشخیص حرفهای نیستند و معیار قابل اعتمادی برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفتگی نیستند. یک متخصص بهداشت روان واجد شرایط باید تشخیص مناسب این اختلال را ارائهدهد.
در اینجا چند آزمون آنلاین خودارزیابی محبوب وجود دارد که ممکن است بینشهایی درمورد ویژگیهای خودشیفتگی ارائهدهد:
- تست (NPI): پرسشنامهای ۴۰ سوالی که توسط روانشناس رابرت راسکین و هوارد تری در سال ۱۹۷۹ تهیه شد. این پرسشنامه ۷ جنبه خودشیفتگی را میسنجد، از جمله اقتدار، برتری، نمایشگرایی، استحقاق، بهرهکشی، خودکفایی و غرور.
- تست شخصیت سهگانه تاریک: یک تست خودارزیابی که ۳ ویژگی شخصیتی تاریک را میسنجد؛ ازجمله: خودشیفتگی، ماکیاولیسم و روان پریشی. این آزمون از ۲۷ عبارت تشکیل شدهاست و از افراد خواسته میشود تا میزان موافقت یا مخالفت خود را با هر عبارت ارزیابیکنند.
- تست خودشیفتگی پاتولوژیک (PNI) : پرسشنامهای ۵۲ سوالی که دو بعد خودشیفتگی را میسنجد: بزرگواری و آسیبپذیری.
درمان خودشیفتگی چیست؟
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته تصور نمیکنند مشکلی داشتهباشند یا ایراد از خودشان باشد. بنابراین بعید است به دنبال درمان بروند. اگر هم قرار باشد روشهای درمانی را پیش بگیرند، احتمالا بهخاطر نشانههای افسردگی، مصرف الکل و مواد مخدر یا سایر مشکلات روانی خواهدبود. اما توهینهای مرتبط با عزت نفس آنها، پذیرش بیماری و پیگیری درمان خودشیفتگی را دشوارتر میکند.
درمان خودشیفتگی در طب سنتی
هیچ درمان شناخته شدهای برای نارسیسم وجود ندارد و هدف از درمان، ارائه گزینههایی برای کاهش شدت علائم و بهبود کیفیت زندگی است.
طب سنتی مانند آیورودا، طب سوزنی و داروهای گیاهی ممکناست به عنوان مکمل رواندرمانی سنتی برای درمان اختلال شخصیت خودشیفتگی استفادهشود. بااینحال، شواهد علمی محدودی برای تایید استفاده از این درمانها برای این بیماری خاص وجود دارد.
برای دریافت نوبت از بهترین روانشناس و دکتر روانپزشک میتوانید از سایت نوبتدهی آنلاین دکترتو کمک بگیرید.
تغییر بهبود سبک زندگی برای درمان خودشیفتگی
برای مشاهده نتایج مطلوبتر، توصیه میشود در طول درمان سبک زندگی خود را هم تغییر دهد. تغییر در سبک زندگی کمک میکند روند درمانی راحتتر طی شود. برخی راهکارهای تغییر سبک زندگی عبارتند از:
- از مصرف مواد مخدر، نوشیدنیهای الکلی و سایر موادی که باعث ایجاد رفتارهای منفی میشوند، اجتناب کنید.
- برای تقویت روحیه حداقل ۳ بار در هفته ورزش کنید.
- تکنیکهای تمدد اعصاب مثل یوگا و مدیتیشن برای کاهش استرس و اضطراب واقعاً مفید و تأثیرگذار هستند.
همانطور که گفتهشد درمان فردی که از اختلال خودبزرگبینی رنج میبرد، به زمان نیاز دارد. پس اگر به خودشیفتگی مبتلا هستید، مدام اهداف خود را در ذهن مرور کنید تا خستگی و ناامیدی برشما غلبه نکند. لازم است به خودتان یادآوری کنید که میتوان روابط قبلی نابود شده را درست کرد تا شاید به رضایت بیشتری در زندگی برسید.
از جمله مسائل مهم در درمان شخصیت خودشیفته، تداوم درمان است. تغییر و اصلاح ویژگیهای شخصیتی سریع اتفاق نمیافتند. از این رو در روند درمان صبور باشید.
عوارض اختلال شخصیت خودشیفته
عوارض بیماری خودبزرگبینی و شرایطی که همراه با این اختلال روی میدهند، عبارتاند از:
- مشکلاتی که در رابطههای اجتماعی بهخصوص روابط دوستانه و زناشویی به وجود میآیند.
- مشکلات ایجاد شده در محیط کار یا مدرسه
- افسردگی و اضطراب
- مشکلات جسمی و فیزیکی
- سوءاستفاده از مواد مخدر یا الکل
- رفتار یا تفکرات خودکشی.
اینکه چرا برخی افراد دچار اختلال خودشیفتگی میشوند، هنوز کاملاً مشخص نیست اما عواملی مانند وراثت، رویکرد فرزند پروری و عوامل نوروبیولوژیکی نقش زیادی در ایجاد شخصیت خود شیفته دارند.
چگونه از بروز خودشیفتگی پیشگیری کنیم؟
از آنجاییکه علل اختلال خودشیفتگی بهطور دقیق مشخص نیست، راه مشخصی هم برای پیشگیری از به وجود آمدن این شرایط وجود ندارد. رعایت موراد زیر به میزان زیادی از بروز خودبزرگبینی جلوگیری کنید:
- درمان سریع مشکلات و بیماریهای سلامت روان در دوران کودکی
- جلسات درمان خانوادگی برای یافتن راههای سالم ارتباط یا مقابله با تنشهای عاطفی یا تعارضات
- شرکت در جلسات فرزندپروری و کمک گرفتن از مددکاران اجتماعی یا تراپیستها در صورت نیاز
- گفتگو درمانی که بهعنوان روشهای رواندرمانی شناختهمیشود، اولین و اصلیترین راه درمان اختلال خودبزرگبینی است.
چنانچه نشانههای خودشیفتگی همراه با افسردگی یا سایر بیماریهای روانی همراه باشد، باید اقدامات پزشکی لازم جهت درمان آن اختلالها هم اتخاذ شوند. گفتگو درمانی کمکمیکند تا فرد خودشیفته یاد بگیرد چطور با دیگران بهتر ارتباط برقرار کند، در نتیجه از روابط خود لذت بیشتری خواهدبرد. این روش کمکمیکند تا:
- روابط کاری بهتری داشتهباشید.
- روابط شخصی خود را حفظ کند.
- نقاط قوت و پتانسیلهای خود را بشناسد تا انتقاد یا شکست را تاب بیاورد.
- احساسات خود را بشناسید و بتواند آنها را مدیریت کند.
- از پس مسائل مربوط به عزت نفس بربیاید.
- اهداف واقعی برای خود تعریف نماید.
از آنجاییکه شخصیت فرد به این راحتی تغییر نمیکنند، روند درمان و بهبودی هم ممکن است چند سال طول بکشد. گاهی پیش میآید فرد طی این مدت خسته شود، درمان را فقط وقت تلف کردن بداند و بخواهد درمان را رها کند. ولی باید به خاطر داشت که تداوم روند درمان اصل بسیار مهمی در بهبود افراد مبتلا به نارسیسم است. پس بهتر است تحت هر شرایطی در تمام جلسات درمانی حاضر شود و حتما دستورات و داروهای تجویزی را رعایت کند. در این صورت است که به مرور زمان، شاهد تفاوت در خود و روابط با دیگران خواهدبود.
| علائم | علت | درمان |
|---|---|---|
| احساس اغراقآمیز از اهمیتدادن به خود | ژنتیک | دارو درمانی |
| عدم همدلی نسبت به دیگران | تربیت | روان درمانی |
| نیاز به تحسین | تجارب زندگی | تغییر سبک زندگی |
| استثمار دیگران | ساختار مغز | خودسازی |
| ناتوانی در پذیرش انتقاد | ویژگیهای شخصیتی | مدیتیشن و ذهنآگاهی |
| حقبهجانب بودن دائمی | فاکتورهای محیطی | خانواده درمانی |
| تمایلبه تغییر یا کنترل دیگران | تأثیرات اجتماعی و فرهنگی | درمان شناختی-رفتاری |
| بیثباتی عاطفی | ترومای دوران کودکی | گروه درمانی |
| کمالگرایی | ناامنی و اعتمادبهنفس پایین |
چگونه با افراد خودشیفته رفتار کنیم؟
با توجه به همه خصوصیاتی که از افراد خودشیفته ذکر شد، تعامل و برقراری ارتباط با آنها چندان ساده و پیشرونده نخواهد بود. پس اگر در اطراف و نزدیکان خود با فرد خودشیفته مراوده دارید، چند نکته و راهکار کمک میکند تا طرز برخورد با افراد مبتلا به نارسیسم یا افراد با تمایلات خودبزرگ بینی را بیاموزید. این راهکارها خصوصاً در صورت ازدواج با فرد خودشیفته به دلیل روابط نزدیک و طولانیتر، حساسیت بیشتری پیدا میکند. پس در این شرایط باید حساسیت بیشتری در تعامل و روابط خود و روش برخورد با آدم خودشیفته داشته باشید. خصوصا دانستن این نکته که افراد خودشیفته به دلیل اعتماد به نفس بالا، به سختی عاشق میشوند و خود را در روابط فدا میکنند، تصمیم را برای ازدواج و روابط صمیمانه سختتر خواهد کرد. برخی از راهکارهای موثر از این قبیل هستند:
۱. حد و مرزها را مشخص کنید
افراد خودشیفته معمولا کاملاً غرق در خود و خودمحور هستند. معمولاً فکر میکنند به هر مکانی که بخواهند میتوانند بروند، وسایل شخصی افراد دیگر را زیرورو کنند یا فقط آنها هستند که به شما میگویند باید چه احساسی داشته باشید. به شما توصیه و مشاوره میدهند و آن زمان است که در ازای این مشورت ناخواسته، چیز دیگری طلب میکنند. حتی ممکن است شما را تحت فشار قرار دهند تا در محیطهای عمومی درباره مسائل خصوصیتان حرف بزنید.

۲. منتظر باشید عقبنشینی کند
اگر جلوی فردی که از اختلال خودبزرگ بینی رنج میبرد بایستید، حتماً با واکنش متقابل او روبرو میشوید. وقتی با او صحبت کردید و حد و مرزها مشخص و تعریف شدند، در نوبت بعدی با تعدادی خواسته جدید برمیگردد. حتی شاید کاری کند که احساس گناه در شما ایجاد شود یا فکر کنید شما، فرد غیرمنطقی و زورگو هستید. شاید هم نقش بازی کرده و با شما احساس همدردی کند. ولی اگر با آگاهی از این نکات با فرد خودشیفته روبرو شدید، نباید میدان مسابقه را خالی کنید. اگر جا بزنید و یک قدم از موضعتان عقبنشینی کنید، دفعه بعد دیگر شما را جدی نمیگیرد.
۳. به خاطر داشته باشید که شما مقصر نیستید
فرد خودشیفته احتمالاً هیچوقت اشتباهات خود را نمیپذیرد یا مسئولیت خطای خود را به عهده نمیگیرد. بلکه برعکس سعی میکند رفتارهای منفی خود را به دیگران نسبت دهد. شاید گاهی در ارتباط با این فرد ترجیح دهید حتی برای حفظ آرامش، تقصیرها را به گردن بگیرید. اما نباید بهخاطر خطاهای فرد دیگری تن به حقارت بدهید. زمانیکه میدانید مقصر واقعی کیست، به هیچکس اجازه ندهید تا حقیقت به این روشنی را پنهان کند.
۴. به دنبال پشتیبان و حامی باشید
اگر هیچ راه فراری از دست نارسیستها ندارید، سعی کنید از افراد دیگری برای ایجاد روابط سالم کمک بگیرید. این نکته خصوصاً در پشیمانی از تصمیم ازدواج با فرد خودشیفته مؤثر است. ماندن بیش از حد در رابطه نامطلوب با یک فرد خودشیفته، باعث تحلیل و خستگی احساسی و عاطفی شما میشود. پس بهتر است دوستیهای قدیمی را از سر بگیرید و سراغ روابط دوستانه جدید بروید. بیشتر با خانواده خود وقت بگذرانید. اگر دایره اجتماعیتان کوچک است، به فکر سرگرمی و کلاسهای فراغت باشید. در کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید. کارهایی انجام دهید که باعث میشوند با افراد بیشتری که احساس راحتی با آنها دارید، دیدار کنید.
۵. به جای وعده فرد خودشیفته، بر عمل او تأکید داشته باشید
فرد خودشیفته اهل قول و وعده دادنهای زیاد است. مثلا قول میدهد کاری کند که شما میخواهید و کاری که بدتان میآید را انجام ندهد و بهطور کلی قول میدهد بهتر رفتار کند. شاید حتی این قول صادقانه باشد. اما اشتباه نکنید، قول دادن برای فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، صرفا ابزاری برای رسیدن به هدفش است و حتی شاید خود او هم از این جنبه شخصیتیاش کاملاً آگاه نباشد. او به محض اینکه به خواستهاش برسد، انگیزهاش از بین میرود و تمام میشود. پس به نفعتان است روی یکی بودن حرف و عملش، حساب باز نکنید. هرچه میخواهید، مقتدرانه بگویید. اصرار کنید تنها در صورتی خواستهاش را انجام میدهید که او هم خواسته شما را انجام دهد.
۶. بدانید چه زمانی نیاز به کمک دارید
سروکله زدن با کسی که غرق در خودشیفتگی است، میتواند بر سلامت جسمی و روانی شما تاثیر بگذارد، خصوصا اگر همسر یا خانواده درجه یک شما دارای اختلال شخصیت خودشیفته باشند، انرژی بیشتری در ارتباط با او از شما گرفته میشود. اگر در درازمدت احساس کردید نشانههای اضطراب، افسردگی یا بیماریهای جسمی بیدلیل دارید، پیش از هر اقدامی ابتدا به پزشک یا روانشناس مراجعه کنید. پس از انجام آزمایش و چکاپهای لازم از پزشک بخواهید در صورت نیاز شما را به متخصص مربوطه، گروههای حمایتی یا تراپیستها معرفی کند.
با انجام برخی تاکتیکهای رفتاری مانند تعیین حد و مرزها و عقبنشینی نکردن میتوانید رابطه کارآمدتری با فرد خودشیفته داشت.
نتیجه گیری و راهنمای مراجعه به دکتر
اختلال شخصیت خودشیفتگی یک عارضه و مشکل معمول و رایج در جامعه نیست و ممکن است فردی که او را خودشیفته میدانید، صرفاَ خودخواه باشد. برای تشخیص نارسیسم باید بدانید افراد خودشیفته چه خصوصیاتی دارند که این خصوصیات را در این مطلب ذکر کردهایم. حقیقتی که در ارتباط با شخص مبتلا به اختلال خودشیفته وجود دارد این است که در ابتدای شروع روابط، افراد زیادی به دلیل عزت نفس قوی، به سمتشان جذب میشوند و این ویژگی او را ارزشمند میدانند. در صورتیکه در ادامه روابط با مشکلاتی مواجه میشوند که برای برخورد با او نیاز به راهکارهای خاص و کارآمدی پیدا میکنند.
برای درمان شخصیت خودشیفته یا متعادل کردن ویژگیهای رفتاری بهتر است به دکتر روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. در وبسایت دکترتو میتواند به لیستی از بهترین روانشناسان شهرتان دسترسی داشتهباشید. در دکترتو این امکان برای شما فراهم شدهاست که به راحتی و با استفاده از سیستم نوبتدهی غیر حضوری از بهترین روانشناس وقت بگیرید. علاوهبر این، امکان مشاوره تلفنی یا آنلاین با پزشکان هم وجود دارد.
دکترتو مراقب سلامتی شماست!
سلام دوستان من ۲۰ سال با مردی زندگی میکنم که فقط نیاز به توجه وهمدلی داره ۲۰ تا شغل عوض کرده به همه میگه دروغ که دکتر در زندگی همش منو مقصر میدونه اصلا واقعا زحمت نمیکشه فقط به دروغ میگه دکتر توصیه من این هست که توروخدا قبل ازدواج خواستگار ببرید پیش روانشناس اگر تایید کرد در موردش فکر کنید واقعا امثال اینها خانمان سوز خود شیطانند با شخصیتهای ناهماهنگشون
سلام، بله دقیقا
ممنونم
افرادی که ویژگیهای خودشیفتگی شدید دارند معمولاً توجه بیش از حد میخواهند، مسئولیت کارها را نمیپذیرند و دیگران را مقصر میدانند، مواجهه طولانیمدت با چنین رفتارهایی میتواند فشار روانی زیادی ایجاد کند؛ توصیه میشود قبل از ازدواج یا تصمیمات مهم، مشاوره روانشناسی انجام شود و در صورت مواجهه با رفتارهای مزمن و آسیبزننده، حمایت حرفهای و مرزبندی سالم رعایت شود.
بله متاسفانه من با یکی ازاین خودشیفته ها ازدواج کردم و کل ازدواجمون ۲۳روز طول کشید که در این مدت شاید بتونم بگم ۲۰ سال پیر شدم عذاب کشیدم زجرم داد نه اخلاق نه احترام نه اعصابانتقاد میکردم تهدید به خودکشی میکرد کارایی میکرد که انسان سالم انجام نمیده تازه هم فهمیدم دوبارقبلا سابقه خودزنی داشته وفقط کاری که تونستم انجام بدم اینکه ازترک کنم و ادامه ندم الان هم دنبال کارای طلاقمون هستم
سلام
تصمیمی که گرفتید بسیار درست و شجاعانه بوده، چون ادامه زندگی با فردی دارای ویژگیهای خودشیفتگی میتواند به شدت سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهد. در این مرحله مهم است که آرامش خود را در اولویت بگذارید، از مشاوره روانشناس برای بازیابی اعتمادبهنفس و کاهش آسیب روحی استفاده کنید و تا پایان روند طلاق، با خانواده یا افراد قابل اعتماد در ارتباط باشید تا حمایت عاطفی لازم را دریافت کنید.
خودشیفتگی !
اگر یک قسمت بدن تان زخمی شده باشد و هر روز با آن زخم از کنار دوستان و همکارانتان عبور کنید بدون اینکه حرفی بزنید زخم شما را دیگران خواهند دید ؛
اما اگر سرتان درد کند و گرفته باشد و در سرتان مشکلی باشد که شما را همیشه در حالت ناراحتی نگه داشته است اینجا خودشیفتگی نیست
خودشیفته به مشکلات دیگران اهمیت نمی دهد به زندان رفتن یک بی گناه اهمیت نمی دهد
اما کسی که سرش دچار مشکل شده دلسوز دیگران است
همچون دیگران او را قضاوت نادرست می کنند
سلام، حق با شماست
حرفتون مبگه خودشیفتگی به بیتوجهی به مشکلات دیگران و تمرکز صرف بر خود اشاره دارد، در حالی که کسی که خود با مشکلات ذهنی یا جسمی دست و پنجه نرم میکند، میتواند نسبت به دیگران هم دلسوز باشد و متوجه رنج آنها شود، حتی اگر دیگران او را قضاوت نادرست کنند.
بعد ار ۱۵سال زندگی مشترک از شوهر خ ش جداشدم با دوتا بچه یکیشون ۹سالش تموم شده و خودش تصمیم میگیره یکی دگ۲ساله
۷سال خودشناسی کردم و رو خودم کار کردم و جو خونه مون بسیار خوب شده بود ولی خونواده همسرم وقتی دیدن ک بهم داره احترام میذاره و .. برا م دعا گرفتن و خودم با وکالت طلاقی ک سر خیانتش گرفنم رفتم و جداشدم و اواره کردم خودمو.. حالا بعد یکسال ماشیشو تونستم بگیرم و خونه زندگی گذاشتم و بچه هام پیشمن. پول و خرجی برام ولریز میکنه ولی انگار ن اونجور عشق داشت بهم کلا اونم ب آزادی و محردیش رسیده
با بچه هام بازی روانی میکنه و چند روز در ماه بهشون سر میزنه هواییشون میکنه وپارک و سینما و اسباب بازی و … بعد میره ک میره
و اینها توقعاتشون بالا میره و اون انتظارات رو تاحدی دارن البته پدرشونو میشناسن . مخصوصا بزرگه پیش من ارامش واقعی داره
منم اون دوروز ک این میبره حقیقت یکم میتونم استرااحت کنم ..
منم خودم بدون حامی هستم. پدرمادرم فوت کردن و هیچ کسی جز خدا ندارم. دلتنگی پسرم براش اذیتم میکنه اونم وقتی میبینه پسرم دلتنگشه میگه فقط با حضانت ک بهم بدی میام میبرمش. و بعدش هم دگ صداشم نمیشنوی.. باید جکار کنم؟
سلام، شرایط شما پیچیده و پرچاله و طبیعیه که احساس سردرگمی و فشار داشته باشید. بهترین کار اینه که برای حفظ آرامش و حق حضانت فرزندانتان با یک وکیل خانواده مشورت کنید تا از حقوق قانونیتان مطمئن شوید و بتوانید چارچوبی مشخص برای دیدار و نگهداری بچهها تعیین کنید. همچنین بهتر است برای حمایت روانی خودتان و فرزندانتان از مشاوره روانشناسی بهره ببرید تا هم بتوانید مدیریت احساسات و فشارهای روحی را بهتر انجام دهید و هم آرامش بیشتری برای فرزندانتان فراهم کنید. مهم این است که تصمیماتتان برای آینده بر پایه آرامش، ثبات و امنیت خانواده باشد.
۲۳ سال پیش ازدواج کردم
گول حرفهای ظاهری و توخالی که بسیار منطقی و درست بود خوردم در حالیکه من مجرد و ایشون از همسرش با وجود یک فرزند دختر ۶ ساله جداشده بود………
در نهایت …………. دختر خودش ازدواج کرد و رفت و من با دختر دوم خانواده که دختر خودم میشد بودیم که پدر بزرگوار خانواده کلا خونه رو ترک کرد و دنبال عیاشی و انگ زدن به من و… حالا هم مادوتا جدا از ایشون هستیم و تمام اموالش رو به نام دیگران زده تا هیچ حقی به من نرسه
فقط میدونم خدای قادر باید جواب این شیادان بدبخت رو بده
سلام
شرایط سخت و ناعادلانهای را تجربه کردهاید و حق دارید ناراحت و خشمگین باشید؛ در چنین مواردی بهتر است مدارک و شواهد (پیامها، اسناد مالی، شهادت شهود) را جمعآوری کرده و هرچه سریعتر با یک وکیل خانواده مشورت کنید تا حقوقتان پیگیری شود؛ همچنین حمایت روانشناسی یا گروه حمایت اجتماعی میتواند به بازسازی احساسات و تصمیمگیری منطقی کمک کند و از هر اقدام شتابزده یا تلافیجویانه خودداری کنید.
شوهرم خودشیفتست ..۲۰ساله دارم تحمل میکنم خیلی وقته کم اوردم ولی برا بچه ها مجبورم.همش میترسم مجبور بشم خودمو از بین ببرم ..چکار کنم
متاسفانه خواهر همسر من هم خیلی از موارد ک گفتین رو داره و همسرم و خانواده ش به شدت ازش میترسن چون در صورت تامین نشدن خواسته ش بددهنی میکنه گریه میکنه و…
به هر شکلی که شده میخواد مرکز توجه باشه خیلی وقتها خودشو به مریضی میزنه، تو مهمونی یا هر جا باید مورد توجه باشه که اگه یکی بهش توجه نکنه دهن بقیه رو آسفالت میکنه که چرا فلانی بمن توجه نکرد، همیشه بهترینِ همه چیز باید مال ایشون باشه حتی موقع غذا خوردن بهترینِ غذا باید برا ایشون باشه و کاری نداره ک غذا کمه یا به دیگران میرسه نمیرسه… ، گاهی با تحقیر و توهین دیگران میخواد خودشو بالاتر نشون بده، اگر کاری بکنه بسیار اغراق آمیز راجع بهش حرف میزنه، دوبار ازدواج ناموفق داشته و هربار هم خودشو قربانی میدونه، و از همه جالبتر اینکه اگر کسی چیزی بگه میگه بقیه بمن حسادت میکنن…
و خیلی خصوصیات دیگه که خانواده همسرم از همه پنهان میکنن…
متاسفانه خانواده همسرم این رو نمیدونن و همه شون قربانی ایشون هستن و تمام فکر و ذکرشون جلب رضایت ایشون و تامین خواسته های ایشونه که هیچ وقت هم تمومی نداره
من و بچه هام هم داریم از این بهره کشی و استثمار همسرم توسط خواهرش رنج میبریم.
سلام، رفتارهایی که شما توضیح دادید با ویژگیهای اختلال شخصیت خودشیفتگی همخوانی دارد، از جمله نیاز مداوم به توجه، بزرگنمایی خود، تحقیر دیگران، و تلاش برای جلب رضایت دائم خود. این وضعیت میتواند برای اطرافیان بسیار فشارآور و آزاردهنده باشد، خصوصاً زمانی که فرد به طور سیستماتیک مرزهای دیگران را نادیده میگیرد و باعث استثمار عاطفی و روانی آنها میشود. در چنین شرایطی مهم است که شما برای حفظ سلامت خود و خانوادهتان، مرزهای مشخصی تعیین کنید و اگر امکان دارد با مشاور خانواده یا روانشناس بالینی صحبت کنید تا راهکارهای مقابلهای و مدیریت این روابط را بیاموزید.
سلام من خواهری دارم که ویژگی های خودشیفته رو داره. خیلی داغونم از لحاظ روحی.. مثلا همیشه میگه حق بامنه.. خیلی واکنش داره نسبت به انتقاد و اصلا حرفی رو جز حرف خودش قبول نداره .. خیلی عصبی و پرخاشگره بهم فحش میده بعد میگم چرا بهم فحش میدی میگه گفتم که گفتم ! چرا ناراحتی ! چیزی نشده!! همش سرم داد میزنه و میگه نباید ناراحت بشی! براش کاری بکنی نمیبینه میگه وظیفت بوده یا کاری نکردی ! این آدم خودشیفته هست ؟ یا اختلال دیگه ای داره؟
سلام. از آنچه توضیح دادید، رفتار خواهرتان ویژگیهایی از خودشیفتگی نشان میدهد، مثل نیاز به حقانیت دائمی، ناتوانی در پذیرش انتقاد، پرخاشگری و بیتوجهی به احساسات دیگران. البته تشخیص قطعی نیاز به ارزیابی تخصصی روانشناسی دارد و ممکن است ترکیبی از مشکلات رفتاری یا اختلالات دیگر هم وجود داشته باشد. مهم این است که شما مرزهای خودتان را مشخص کنید، احساساتتان را نادیده نگیرید و در صورت امکان از حمایت روانشناس برای حفظ سلامت روحی خودتان کمک بگیرید.
روانشناس خوب
مطالب عالی بود ،ممنونم
درود بر شما
تندرست باشید
من بایه خانم با چنین خصوصیاتی در ارتباط بودم از من خیلی کمک مالی گرفت بی آنکه به من احساسی داشته باشه من واقعا اونو دوست داشتم ولی کم کم متوجه شدم به من دروغهای زیادی گفته و کمکهای مالیه منو صرف خوشگذرونیهای خودش کرده و منو به عنوان یک حامی مالی میدونسته تا اینکه من یه روز چندتا از دروغهاش و بهش گفتم و بهش ثابت کردم که به من دروغ گفته دعوا به راه انداخت و اصلا گردن نگرفت و به من انگ بد رفتاری با یه خانم و زد و از اون روز به بعد با من کات کرده و گفته که نمیخوام دیگه باهات ارتباط داشته باشم. حالا من موندم که چیکار کنم ولی هنوزم دوستش دارم.
سلام
آنچه شما تجربه کردید شبیه رفتار افراد خودشیفته است که معمولاً از دیگران برای منافع شخصی استفاده میکنند و مسئولیت اشتباهاتشان را نمیپذیرند. در چنین شرایطی ادامه ارتباط میتواند به شما آسیب عاطفی و روانی بزند، حتی اگر هنوز احساس دوست داشتن داشته باشید. بهتر است روی مراقبت از خودتان تمرکز کنید، فاصله گرفتن از او را حفظ کنید و حمایت عاطفی از دوستان یا مشاور دریافت کنید تا بتوانید احساساتتان را مدیریت کنید و آرامش خود را بازگردانید. پذیرش واقعیت و تمرکز روی خودتان گام مهمی برای بهبود است.