نکاتی که باید درباره قرص زولپیدم بدانید

نظرات درباره زولپیدم

1. فرزاد مقدم گفت:

   ۱۴۰۳/۰۵/۲۰ در ۳:۴۵ ق٫ظ

   من قرص‌های آرامبخش زیرنظر پزشک مصرف میکنم. اما امروز ۳ قرص زولپیدوم ۱۰ به فاصله زمانی کم مصرف کردم. چکار باید بکنممم؟؟ یک بار هم استفراغ کردم

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۵/۲۰ در ۳:۵۷ ق٫ظ

      سلام
      استفراغ نشانه خوبی است
      اب فراوان و شیر بنوشید

      پاسخ
2. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۳/۰۵/۰۸ در ۱۱:۱۱ ق٫ظ

   سلام برای بیماران دیابتی که انسولین مصرف میکنن خطر داره ؟

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۵/۰۸ در ۴:۲۴ ب٫ظ

      سلام
      در افراد دیابتی
      مصرف هرگونه داروهای مختص به اعصاب و روان
      باید زیر نظر و تجویز متخصص انجام شود

      متخصص روانپزشک

      پاسخ
3. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۳/۰۵/۰۵ در ۶:۲۱ ب٫ظ

   سلام
   پدر من ۴۰ ساله که آلپرازولام مصرف میکرده تا یکهفته پیش به سفارش یک پزشک عمومی بدلیل عوارض فراموشی که آلپرازولام داشته قرص آلپیدم ۵ رو مصرف میکنه الان طی دو روزه گذشته چهار بار و هر بار به مدت ۱۰ ثانیه کاملا بیهوش میشه و با علایم تشنج بهوش میاد.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۵/۱۰ در ۲:۴۰ ق٫ظ

      سلام
      در این موارد دارو باید قطع شود
      و بلافاصله به پزشک مراجعه شود
      از نظر فشار خون باید معاینات روزانه صورت گیرد

      پاسخ
4. الی گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ در ۳:۲۰ ق٫ظ

   توصیه ای که رو تجربه هست به دوستان:
   اول اینکه قطعا اگه یه صدم درصد تواناییشو دارین نخورید ولی باز اگه دیدید نمیشه تو تخت خواب بخورید و ورقشو نذارید دم دستتون؛ چون اگه همین طوری شب مثلا با فردی نشستید یا مثلا دارید قلیونی می کشید یا مثلا غذایی گرم میکنید و … کارهایی می کنید که به شدت صدمه میزنه مثلا دستتونو میذارید رو اجاق و میسوزه یا گوشی اگه دسستون باشه مثلا بجای بشقاب میذارید رو احاق کلا توهماتی میده که بسیار شدید و اگه تو رخت خواب باشید و دلتون بکشه کاری انجام بدید و کسی جلوی شما رو بگیره قطعا باهاش درگیر میشید و نتایج قطعا غیر قابل جبرانه و چند ساعت بعد که بیدار شدید متاسفانه یادتون هم نمیاد چه کاری کردید

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ در ۴:۵۷ ب٫ظ

      سلام و سپاس از به اشتراک گذاشتن تجربه تان
      تندرست باشید
      ولی درکل این دارو دز و طول مدت مصرف مخصوص دارد که بوسیله پزشک باید مشخص شود

      پاسخ
5. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ در ۳:۱۳ ق٫ظ

   توص

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۱۵ در ۴:۵۷ ب٫ظ

      الی عزیز
      سپاس از به اشتراک گذاشتن تجربه تان
      تندرست باشید
      ولی درکل این دارو دز و طول مدت مصرف مخصوص دارد که بوسیله پزشک باید مشخص شود

      پاسخ
6. لاله گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۱۴ در ۵:۲۹ ق٫ظ

   سلام من برای اولین بار امشب زلپیدم ده را که دکتر تجویز کرده خوردم ولی یک دقیقه هم نخوابیده ام. من حدود ۶ ماه هست که از بی خوابی رنج می برم. ودکتر گفتن این قویترین داروی خواب هست ومشکل مرا حل می کند ولی بی نتیجه بود.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۲۰ در ۱۱:۲۱ ب٫ظ

      سلام
      حداقل یک هفته باید استفاده کنید
      در صورت عدم بهبود نیاز به درمان اساسی تری دارید
      متخصص روانپزشک

      پاسخ
7. ابوالفضل عباس زاده گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۰۴ در ۸:۳۴ ب٫ظ

   سلام من فرض اپلزم ۱ مصرف مکنم ۳ عدد برترم قرص اپزلم این برای ترک بهتر هست

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۰۵ در ۶:۵۵ ب٫ظ

      سلام
      دقیقا متوجه سوالتان نشدم
      ولی ترک این داروها
      بطور کلی باید زیر نظر پزشک باشد
      متخصص روانپزشک

      پاسخ
8. حمزه گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۰۳ در ۱۱:۴۱ ب٫ظ

   من چند سال پیش حدود ۱۵ سال پیش ترامادول مصرف میکردم بعد دو سال که مصرف ترامادول رو افزایش دادم توی پارک بودم خواهرزاده دو ساله م رو که تازه ماشین خریده بودم با خودم بردم پارک از لطف خدا وقتی که به پارک رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم یک دقیقه نگذشته بود خواهرزادمو سوار تاب کردم سومین هولی که دادم دیگه یادم نیست چشمامو باز کردم دیدم داخل یه امبولانسم حس خیلی بدی مثل ترس داشتم دیدم یه پرستار اسممو میپرسه یکیم با دستمال کاغذی آروم صورتمو لمس میکرد خوابیده بودم به پشت همونطوری عقبو نگاه کردم دیدم پسر عموم که دامادمونه اونجاس گفتم چی شده گفت هیچی بیهوش شدی هیچکس خبر نداشت من قرص مصرف میکنم چون قبلا یه آدم افسرده ناجوری بودم یهو یه رفیق ناباب که از خودم کوچیک تر تو دانشگاه باهام بود حتی سربازیم تموم کرده بودم ولی به جز سیگار اصلا دیگه ترامادول نمیخوردم زمان دبیرستان تو سن بلوغ یه چند باری با دوستام خوردم که یادمه داروخانه برگی پونصد تومن میفروخت هنوز همه گیر نشده بود ولی اوایلش بود خلاصه من با یه دوستم ی چند باری استفاده کردیم قسم خوردیم که دیگه اصلا دور مواد و قرص و مشروب حالا کمتر چون در کل کم می‌خوردیم شاید دو سه ماه یک بااخلاص گفتیم دیگه تموم قول شرف به هم دادیم البته من تو سربازی یه شاید سه برگ تو دو سال خوردم اونم با هم خدمتیام یه حالی کنیم ولی هیچ وقت خماری و اینارو نداشتیم فقط الان میدونم اون موقع نه ۱۶ روز مونده به پایان خدمتم یه سری کارای خطرناک انجام داده بودم هم دوره های من همه تاریخ تریخصشون اومد مال من نه بعد جامون به شدت بد بود صفر مرزی ترکیه نه اب نه برق ۸۰ روز بدون حمام غذای کم و بی کیفیت سرما و نژاد پرستی بالای کوه کلا برف خلاصه یادمه ۱۶ روز هر روز یه دونه میخوردم که بتونم تحمل کنم خلاصه وقتی اومدم بیرون دیگه نخوردم یه هفته ایی حالم جالب نبود ولی اصلا فکر نمیکردم خمارم گذشت دیگه نخوردم سال آخر دانشگاه از اون همه آدم به لاشی رفیق ما شد یه روز قسم و قرآن باید بخوری از من انکار از اون اسرار حتی یه بار گرفتم ازش بعد یواشکی تفش کردم فهمید دوباره شروع کرد گفتم اشکال نداره بزار بخورم دیدم حالم خوب شد چون من کلا افسردگی دارم خلاصه دانشگاهم تموم شد خودم میخریدم وای سه دونه قرص درمی‌آوریم بقیه رو دور می‌ریختم چون میدونستم هوس میکنم همین طوری واسه سفری مهمونی چیزی استفاده می‌کردم. تا اینکه با پدرم دعوام شد مجبور شدم برم کارگری یه بسته خریدم با خودم بردم گفتم واسه روزایی که حالم خوب نیست تقریبا دو ماه گذشت تا اون ده تا دونه قرص رو خوردم یهو از لحاظ روحی احتیاج داشتم و خلاصه شد هر روز و ولی شده بودم یه پسر جوون خوش چهره خوش هیکل و خوش سروزبون و حسابی کاری کلا شخصیتم عوض شد دیدم کم کم قبلنا زنا و دخترا بهم پا میدادن روم نمیشد و کلی هم کلنجار میرفتم که نه اشتباه میکنم سو تفاهمه ولی وقتی دیگه هر روز قرص میخوردم من کم حرف خجالتی حال خراب تبدیل شدم به یه جوان خوشکل و خوش هیکل با کلی زن و دختر دوست شدم خلاصه افتادم تو این مسیر و خیلی خوش می‌گذشت حال خوب زن و دخترای شاخ و خوشکل همه دورو برم ماشین خریدم شروع کردم به کاسبی از طرفی باعث یه رشد شد برام خدایی دیگه اون پسر خجالتی افسرده نبودم بگذریم اون روز تو آمبولانس اولین بار بود که تشنج کرده بودم و گنگ بودم با صورت خورده بودم زمین یه طرف صورتم کلا زخم سرم از چند جا شکسته بود طوری که تو شهرستان بودیم دکتر درمانگاه اونجا سریع با آمبولانس فرستادم مرکز استان که خونه خودمونم اونجا بود ولی اومده بودم شهرستان خلاصه بعد دو روز متوجه شدم آره خمارم یه هفته طول کشید یه دکتریم بود خدا خیرش بده اصلا نفهمیدم چطور ترک کردم ولی تا نزدیک ۱۵ بار تشنج رفتم که اگه خدا رحم نمی‌کرد اتفاقای خیلی بدی می‌افتاد دو بارش پشت فرمون بودم این اوخر متادونم میخوردم متادون ترکش وحشتناکه ترامادول هر بار یه هفته ده روز نهایت اونم با کمک دارو ترک میشد ولی متادون کثیف ترین مواده برای ترک بار اول شش ماه پاک بودم ولی خمار باز شروع کردم این بار یه سال ۵۰ کیلو کم کردم خداشاهده ولی بازم بعد یک سال حالم بد بود هنوز که هنوزه متادونو ترک نکردم متاسفانه یک فته پیش عرق زیادی کردم رفتم حمام دوشی بگیرم یهو دیدم حالم داره بد میشه انگار روحم از دهنم داشت در میومد نه حالت استفراغ یه حالت دیگه فهمیدم زود نشستم ایست قلبی بازم رحم خدا آبگرم کن که هی گرم نمیشد یهو از آب سماور داغ تر پاهامو سوزوند انگار یه شوک قلبی چیزی بود دوباره برگشتم ولی قشنگ مرگ خودمو دیدم ولی جزئیات یادم نیست ولی الان پاهام سوخته حالم خوش نیست تو رو خدا هرکی مصرف نکرده یا پاک شده هیچ وقت دیگه مصرف نکنید درد بی درمانه

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۰۳ در ۱۱:۵۹ ب٫ظ

      سپاس از به اشتراک گذاشتن تجربه تان
      همیشه تندرست باشید حمزه عزیز

      پاسخ
9. نرگس گفت:

   ۱۴۰۳/۰۴/۰۱ در ۱۱:۵۶ ق٫ظ

   آیا زولپیدم و ونلافاکسین با هم تداخل دارن؟

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۳/۰۴/۰۱ در ۷:۱۱ ب٫ظ

      سلام
      بله این دو دارو تداخل دارند
      نباید همزمان مصرف شوند

      پاسخ
10. آعظم گفت:

    ۱۴۰۳/۰۳/۰۱ در ۹:۴۰ ق٫ظ

    مصرف زولپیدم میتونه باعث آلزایمر بشه من هر شب استفاده میکنم به خاطر بیماری منییر که دارم مجبورم یک آرامبخش بخورم تشکر

    پاسخ
    1. همیارِ دکترِتو گفت:

       ۱۴۰۳/۰۳/۰۲ در ۲:۲۳ ق٫ظ

       سلام
       لزوما این اتفاق نمی افتد
       در صورت تجویز پزشک مصرف کنید
       با ارزوی سلامتی

       پاسخ