اختلال وسواس فکری عملی (OCD) چیست و چگونه درمان میشود؟

نظرات درباره اختلال وسواس فکری عملی

1. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۷/۰۴ در ۱:۲۲ ب٫ظ

   من یک پسر ۱۹ ساله دارم که علایم از سن ۱۴ سالگی با شستو شروع شد البته از سن ۹ سالگی ترومای خانوادگی و‌جدایی از مادر داشت و رفتارهای تکرار شونده از سن ۱۵ سالگی و وسواس شستشو و الودگی از سن ۱۸ سالگی بیشتر شد البته خشم فراوان و علاقه شدید به استفاده از کلمات ناصحیح و‌دشنام و عدم استفاده از اناقخودش و روی تخت خودش نمیخوابه از بالش و‌پتو استفاده نمیکنه غذاش رو‌باید ۳ قاشق اول رو‌خاله اش بزاره دهانش و‌جمام که میره و‌دستشویی یک ساعت و‌تمام مدت ضربه به شیر دستشویی و‌در و‌دیوار دارد و جدیدا لباس هم در خانه نمیپوشد و‌لخت و سرو صدای زیاد ایجاد میکند از دوست دخترش به صورت ناکهانی قطع رابطه کرده و‌شدیدا با مشاوره و‌پزشک مخالف رفتن میباشد .

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۷/۱۴ در ۵:۱۱ ق٫ظ

      سلام، علائم فرزند شما شامل وسواس شدید، رفتارهای تکراری، تغییرات رفتاری، خشم، اجتناب از تماس و بهداشت شخصی و همچنین مشکلات ارتباطی است که می‌تواند نشانه یک اختلال جدی روانی مانند اختلال وسواس جبری، اختلال اضطرابی یا مشکلات عاطفی و رفتاری پس از آسیب روانی باشد. این وضعیت نیاز به ارزیابی تخصصی توسط روانپزشک یا روانشناس بالینی دارد تا علت دقیق مشخص و درمان مناسب، شامل مشاوره تخصصی و در صورت نیاز دارو، شروع شود. بهتر است با توجه به شدت و طولانی شدن علائم هرچه سریع‌تر پیگیری کنید تا شرایط وخیم‌تر نشود.
      متخصص روانپزشک

      پاسخ
2. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۲۹ در ۸:۴۱ ب٫ظ

   سلام ببخشید من تازگیا وسواس پیدا کردم درمورد اینکه مثلا میگم نکنه حواسم نبوده مثلا حشره کش به ی چیزی زدم و ممکنه به خاطر اون خدایی نکرده مریض بشم یا خدایی نکرده باعث مریضی همسرم بشم مثلا نکنه تو چایی حشره کش ریخته شده نکنه تو غذا حشره کش زدم و خبر ندارم اینجور فکرها باعث شده مثلا به اون چیزی که شک دارم بندازم دور دوباره چایی دم کنم یا مثلا ظرفایی که شستن رو از آبچکان برمیدارم بازم زیر شیر آب میگیرم میشورم تا مثلا اثر سم بره بعدغذا میریزم یا مثلا آب و چایی میخورم چیکار کنم خوب بشم؟ امروزم وسواس اومد سراغم درمورد نون تو سفره ،که دیگه اعتنا نکردم ولی استرس دارم میگم نکنه خبر نداشتم چیزی آلوده شده ولی به خودم میگم اعتنا نمیکنم تا خوب بشم لطفا کمکم کنید، باردار هم هستم نگرانیم زیاده شرایط رفتن پیش روانپزشک و مصرف دارو ندارم.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۷/۰۷ در ۰:۰۸ ق٫ظ

      سلام، آنچه توصیف کردید شبیه وسواس فکری (OCD) است که می‌تواند در دوران بارداری به دلیل تغییرات هورمونی و استرس بیشتر شود و باعث نگرانی زیاد و رفتارهای تکراری برای اطمینان پیدا کردن شود. برای کاهش این افکار بهتر است آرام‌سازی ذهنی مثل نفس عمیق، مدیتیشن یا تمرینات آرام‌بخش انجام دهید، سعی کنید افکار وسواسی را به تدریج بدون انجام رفتار تکراری تحمل کنید و به خودتان یادآوری کنید که این افکار لزوماً حقیقت ندارند. مراجعه به یک روان‌شناس یا مشاور متخصص در اختلالات اضطرابی و وسواسی می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و راهکارهای غیر دارویی مناسب دوران بارداری را به شما ارائه دهد تا هم برای سلامت خودتان و هم برای جنینتان ایمن باشد.
      روانشناس خوب

      پاسخ
3. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۲۴ در ۷:۵۶ ب٫ظ

   سلام وقت بخیر ببخشید تازگیا یک جور وسواس اومده سراغم اونم نگرانی درمورد سلامتی خودم و بچه ای که تو راه دارم و همسرم و خانوادم هستش نگران سلامتی خواهرزاده هام و برادرزاده هام و حتی نگرانی در مورد سلامتی خانواده همسرم همش نگرانم نکنه خدایی نکرده بستگان نزدیکم یا خانوادم خدایی نکرده بیماری لاعلاج بگیرن نکنه خودم مریض بشم نگرانم درمورد مرگ نزدیکان و خیلی فکرهای این چنینی حساس شدم میرم تو نتمیخونم راه های پیشگیری از بیماریهاز خطرناک مثل سرطان بعد میگم دیگه نوشابه و فست فود نمیخورم،یا مثلا چیزای مضر یا اصلا نمیخورم یا کم میخورم به جاش میوه و سبزی و سالاد میخورم حساس شدم به مواد شوینده که مبادا باعث مشکل بشن و از این چیزا تورو خدا کمکم کنید عادی بشم خیلی نگران خودم و خانوادم و نگران بچه ام هستم.پریروز از شدت فکر و خیال و ناراحتی چند بار گریه کردم.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۶/۲۵ در ۱:۰۵ ق٫ظ

      سلام
      نگرانی مداوم و شدید درباره سلامتی خودتان، همسرتان، فرزند در راه و خانواده، همراه با حساسیت زیاد به خوردنی‌ها و مواد محیطی، می‌تواند نشانه وسواس فکری (OCD) یا اضطراب زیاد باشد و طبیعی نیست که اینقدر انرژی و آرامش شما را بگیرد و حتی باعث گریه شود. مهم است که با یک روانشناس یا روانپزشک مشورت کنید تا روش‌های مدیریت اضطراب و وسواس به شما آموزش داده شود، و در صورت نیاز درمان دارویی کوتاه‌مدت هم شروع شود. تمرین‌های آرام‌سازی، تنفس عمیق و محدود کردن زمان جستجو و مطالعه در اینترنت درباره بیماری‌ها هم می‌تواند به کاهش نگرانی کمک کند و به شما کمک می‌کند آرامش بیشتری پیدا کنید و زندگی روزمره‌تان مختل نشود.

      پاسخ
4. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۱۵ در ۱۰:۳۰ ب٫ظ

   سلام ببخشید من یک جور وسواس دارم مثلا وقتی وارد یک برنامه در فضای مجازی میشم میگم نکنه بدون اینکه بدونم برای شخصی یا مخاطبی فیلم شخصی ناجوریا نوشته و عکس شخصی ناجور فرستادم و خبر ندارم، نکنه چیز شخصی ارسال شده و خبر ندارم از اینجور فکرا ، از صفحه گوشی هم فیلم میگیرم مطمئن شم دیشب وقتی داشتم فایل حذف میکردم اشتباهی فایلهای مهم بدون چک کردن حذف شدن در واقع چند ماه پیش فیلم گرفته بودم از صفحه گوشی و تو اون فیلم چند ماه پیش بود اواخر خرداد ماه که تلگرام دیلیت اکانت زده بودم که متاسفانه فیلم پاک شد بدون اینکه چک کنم و از این بابت نگرانم میگم نکنه تو اون فیلم به مخاطبا که بعضیاشون هم تازه شمارشونو داشتم و اونا اصلا منو نمیشناسن پیام یا ویدیو ناجور فرستاده بشه آخه من قبلا عادت داشتم از همه کارام فیلم میگرفتم مثلا از حموم رفتن و شستن لباسها و همه چی تا مطمئن بشم طهارت کامل دارن که اون مشکلم حل شد، حالا نگرانم میگم نکنه مثلا فیلمی که گفتم از حموم کردن فیلم میگرفتم یا چیز ناجور فرستاده شده و خبر ندارم به نظر شما چیکار کنم نگرانیم برطرف بشه چجور مطمئن شم؟چون دیلیت اکانت هم زدم نمیدونم واقعا چیزی قبلا ارسال شده یا نه خیلی نگرانم بیشتر بابت اینکه بدون چک کردن اون فیلم ضبط صفحه پاک شد.شما خواهشا راهکار ارایه بدین شرایط رفتن پیش روانپزشک ندارم.درواقع فک میکنم کاری کردم بدون اینکه خودم بدونم و یادم رفته در صورتی که میدونم چه کاری خوبه چه کاری بد.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۶/۱۸ در ۱:۵۷ ب٫ظ

      سلام
      نگرانی شما شبیه به وسواس فکری-عملی است که باعث می‌شود دائم نگران ارسال یا دیده شدن فیلم‌ها یا تصاویر شخصی شوید، حتی وقتی عملاً چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. اولین قدم این است که به خودتان یادآوری کنید که تلگرام دیلیت اکانت شده و فیلم‌ها پاک شده‌اند، بنابراین احتمال اینکه چیزی به دیگران رسیده باشد خیلی کم است. برای کنترل اضطراب، می‌توانید ذهن خود را با فعالیت‌های مشخص مشغول کنید، مثل نوشتن فهرست کارهایی که واقعاً انجام داده‌اید، تمرین تنفس عمیق، و محدود کردن کنترل مداوم گوشی یا عکس‌ها. همچنین، تعیین زمان مشخصی در روز برای چک نکردن پیام‌ها و گوشی و جایگزین کردن آن با فعالیت‌های آرامش‌بخش مثل پیاده‌روی، مطالعه یا موسیقی می‌تواند به کاهش وسواس کمک کند. اگر اضطراب شدید بود، تمرینات ذهن‌آگاهی یا مدیتیشن کوتاه هم موثر هستند.

      پاسخ
5. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۰۸ در ۹:۴۱ ب٫ظ

   سلام تازگیا جوری شدم که ترس از بیماریهای خطرناک دارم یا ترس از دست دادن عزیزان چیکار کنم حالم خوب بشه؟مثلا میگم نکنهدبیماری لاعلاج بگیرم نکنه عزازنم مریض بشن نکنه بزودی بمیرم تورو خدا کمکم کنید.

   پاسخ
6. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۰۸ در ۹:۳۹ ب٫ظ

   سلام ببخشید چیزهایی در ذهنم به وجود می آید که واقعیت نداردبعد از چند روز احساس میکنم که واقعیت دارند برای همین از رفتن به اجتماع میترسم فکر میکنم چیزی که ذهنم ساخته واقعیت دارد.نمیفهمم دیگر چه چیزی واقعیت دارد یا ساخته ذهنمه ؟شک دارم به رفتار خودم به اینکه نکنه کار اشتباهی انجام دادم و متوجه نشدم.در واقع به حرفها و رفتارهای خودم یقین ندارم مدام فکر میکنم حرفی زدم که ناشایست بوده و ممکنه با اون حرف دیدگاه افراد نسبت به من عوض بشه و فکر کنن من آدم بدی هستم و فکر کنند من دیوونه شدم کلا فکر میکنم چیزایی که تو ذهنم میاد رو ناخودآگاه به زبون آوردم و این به شدت منو تحت تاثیر قرار داده خواهشا سوالمو ثبت کنید و بهم راهکار ارائه بدین چون شرایط رفتن پیش روانپزشک ندارم.با تشکر.

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۶/۲۰ در ۰:۳۹ ق٫ظ

      آنچه تجربه می‌کنید شبیه وسواس فکری و اضطراب اجتماعی است که در آن ذهن افکار غیرواقعی تولید می‌کند و باعث شک و تردید نسبت به رفتار و حرف‌هایتان می‌شود. برای مدیریت این وضعیت می‌توانید افکار را فقط مشاهده کنید و به خودتان یادآوری کنید که «این فقط یک فکر است و لزوماً حقیقت ندارد»، تمرین تنفس و آرام‌سازی انجام دهید، افکار را روی کاغذ بنویسید و قدم‌های کوچک برای مواجهه با اجتماع بردارید. این روش‌ها می‌توانند کمک‌کننده باشند، اما برای نتیجه بهتر مشاوره با روانشناس یا درمان رفتاری-شناختی توصیه می‌شود.

      پاسخ
7. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۶/۰۸ در ۹:۳۹ ب٫ظ

   سلام، وسواسی که من دارم اینه که وقتی تو جمعی میرم یا وقتی میرم بیرون فکر میکنم کار بدی انجام دادم یا حرف بدی زدم که متوجه نشدم و اون رفتار و گفتار نادرستم باعث شده دیدگاه افراد نسبت بهم عوض بشه به همین خاطر هر وقت جایی میرم صدا ضبط میکنم تا مطمئن بشم که همه چی عادی هست و رفتار و حرف زدنم عادی هست و وقتی که ضبط نکنم فکر میکنم که اگه ضبط نکنم اتفاق بدی میفته و ممکنه به کسی حرف بدی بزنم یا حرکت زشتی انجام بدم که زندگیم رو تحت تاثیر قرار بده یا مثلا رازهای شخصیم رو بگم که بعدا واسم بد بشه و از اینجور افکار نوع وسواس من از چه نوع وسواسی هستش؟ راه حل این مشکل چیه؟

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۶/۲۰ در ۰:۳۸ ق٫ظ

      سلام
      افکاری که توضیح دادید و رفتارهایی مثل ضبط صدا برای اطمینان از درست بودن حرف‌ها و رفتارها، نشان‌دهنده وسواس فکری و عملی از نوع کنترل یا شک و تردید است، که در آن فرد نگران تأثیر رفتار یا گفتارش روی دیگران است و برای کاهش اضطراب اقداماتی تکراری انجام می‌دهد. بهترین راه حل مراجعه به روانشناس یا روانپزشک است تا با درمان‌های رفتاری-شناختی و در صورت نیاز داروهای مناسب، بتوانید اضطراب و افکار وسواسی را کاهش دهید و زندگی روزمره‌تان تحت تأثیر این وسواس قرار نگیرد. تمرین‌های خودآگاهی و تکنیک‌های آرام‌سازی هم می‌توانند کمک‌کننده باشند.

      پاسخ
8. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ در ۱۱:۵۹ ق٫ظ

   سلام شوهر من به نظرو ocd هست و بعضی اتفاقات رو آنقدر بزرگ میکنه و تو اون لحظه اضطراب میاد سراغش که حتما دعوا میکنیم اصلا کنترل نمیتونه بکنه رفتارش رو اوایل کتک هم میزد و فحش میده این آدمها خودشیفته آن چطور میشه قانعشون کرد که این مشکل از شماست چون همیشه من متهم هستم که کاری رو درست انجام ندادم چطور بهش بگم وسواس فکری داری

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ در ۶:۴۳ ب٫ظ

      سلام، رفتارهایی که توصیف کردید می‌تواند ناشی از وسواس فکری (OCD) و اضطراب شدید باشد و لزوماً به خودشیفتگی مرتبط نیست. این افراد معمولا در لحظه کنترل رفتار خود را از دست می‌دهند و ممکن است دیگران را مقصر بدانند. بهترین راهکار این است که در یک زمان آرام و بدون تنش، با زبان محبت‌آمیز و مثال‌های مشخص توضیح دهید که بعضی واکنش‌ها نشانه اضطراب یا وسواس است و نه قصور شما. پیشنهاد کنید که با مشاوره روان‌درمانی یا روانپزشک متخصص OCD همراه شوید تا مدیریت رفتار و اضطراب یاد گرفته شود. در عین حال، امنیت و سلامت خودتان مهم است و اگر تهدید یا خشونت فیزیکی وجود دارد، حتماً در محیط امن باشید و حمایت بگیرید.

      پاسخ
9. ناشناس گفت:

   ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ در ۹:۵۱ ق٫ظ

   سلام شوهر من به نظرم ocd هست و بعضی اتفاقات رو آنقدر بزرگ میکنه و تو اون لحظه اضطراب میاد سراغش که حتما دعوا میکنیم اصلا کنترل نمیتونه بکنه رفتارش رو اوایل کتک هم میزد و الان کتک کمتر ولی فحش میده به خانواده این آدمها خودشیفته آن چطور میشه قانعشون کرد که این مشکل از شماست چون همیشه من متهم هستم که کاری رو درست انجام ندادم

   پاسخ
   1. همیارِ دکترِتو گفت:

      ۱۴۰۴/۰۵/۳۱ در ۶:۴۴ ب٫ظ

      سلام، رفتارهایی که توصیف کردید ممکن است ناشی از وسواس فکری (OCD) همراه با اضطراب شدید باشد و لزوماً به خودشیفتگی مرتبط نیست. افرادی با این وضعیت معمولاً در لحظه قادر به کنترل واکنش خود نیستند و دیگران را مقصر می‌دانند. بهترین راهکار این است که در زمان آرام و بدون تنش، با زبان محبت‌آمیز و مثال‌های مشخص توضیح دهید که بعضی رفتارها نشانه اضطراب یا وسواس هستند و نه قصور شما، و پیشنهاد دهید که با روانشناس یا روانپزشک متخصص OCD مشورت کند تا مدیریت رفتار و اضطراب یاد گرفته شود. در عین حال، امنیت و سلامت شما مهم است؛ اگر خشونت فیزیکی یا تهدید وجود دارد، حتماً اقدامات حفاظتی و حمایت لازم را داشته باشید و در صورت نیاز کمک حرفه‌ای بگیرید.
      روانشناس خوب

      پاسخ
10. ناشناس گفت:

    ۱۴۰۴/۰۵/۲۶ در ۵:۵۱ ب٫ظ

    سلام. من چند وقته یعنی از قدیم گهگاه مثلا چیزایی میدید که سطح صاف دارن و یه چیز اضافه ازشون زده بیرون مثلا تو ذهنم اون چیز اضافی رو از بین می‌بردم حس خوبی داشتم. مثلا پایه های مبل چون دور و برش خالی یا باید پر باشه یا پایه ها از بین بره تا یه سطح صاف در بیاد. ولی اینا همش تو فکرم بود و هیچ وقت به عملش نمی‌رسید. مثلا با چاقو دونه های اضافی صابون رو صاف کنی اینگار اینکار لذت بخشه. نمیدونم وسواسه یا چیز دیگه. الان ولی این فکرا روز به روز بیشتر شدن. دور ور ما انسان ها کلی چیز های نامتقارن و دونه دونه و یا بند بند هست. و ذهنم اصرار داره که اون چیزا صاف بشن. قبلا عمل نمیکردم و خیلی زود از این فکرا میرفتم بیرون. الان ول کنم نیست. من خودم نمیخام چیزی رو صاف کنم ولی چون این فکر بهم لذت می‌ده الان بیشتر شده. نمیدونم دقیقا چیکار کنم. فکر کنم بعضیا این رو تو فکرشون دارن ولی به حد عمل نمیرسه و اگر هم برسه خیلی کمه. الان به همه چیز که نگاه میکنم سریع برام ملاک میشه که اون چیز اضافی حذف بشه. در واقع اون چیز اضافی واقعا اضافی نیست. فقط از لحاظ شکلی اینگار مغزم خوشش میاد. ولی قبلا این فکرا نبود و من کلی چیز بی نظم و یا اضافی میدیدم ولی اینجور شدت نداشت. مثلا الان تو فکرم هی تصور میشه که انگشتان دستم چون بند بند هستن اینگار با یه چیزی قطع بشن یه سطح صاف پیش میاد و چیز های اضافی از بین می‌ره. من واقعا خودم نمیخام همچین کار بکنم که انگشتم رو قطع کنم و از طرفی هم از این کار که چیز های اضافی با چاقو زده میشن خوشم میاد. واقعا نمیدونم چیکار کنم. به قران از این فکرم پشیمان شدم. اصلا لحظه تی نمیخام این فکر تو ذهنم بیاد چون داره علیه من یعنی از بدن سو استفاده می‌کنه. من دقیقا مشکلم چیه. آیا راهکاری دارین. در ضمن من از قبل یه خورده وسواس هم داشتم. یعنی آدم حساسی هستم

    پاسخ
    1. همیارِ دکترِتو گفت:

       ۱۴۰۴/۰۵/۲۶ در ۶:۲۱ ب٫ظ

       آنچه شما توصیف می‌کنید می‌تواند شکل شدیدی از وسواس فکری-عملی باشد، جایی که ذهن بارها ایده‌هایی را تکرار می‌کند که شما دوست ندارید انجام شوند ولی همزمان برایتان جذابیت یا حس لذت ذهنی ایجاد می‌کنند. مهم است بدانید داشتن این فکرها به این معنا نیست که شما می‌خواهید به خود یا دیگری آسیب بزنید، ولی شدت و تکرارشان می‌تواند ناراحت‌کننده و آزاردهنده باشد. بهترین کار این است که با یک روانپزشک یا روانشناس متخصص وسواس صحبت کنید؛ آنها می‌توانند با روش‌های شناختی-رفتاری و در صورت نیاز دارویی کمک کنند تا این فکرها کنترل شوند و زندگی روزمره شما مختل نشود. در این مدت، وقتی فکرهای ناخوشایند می‌آیند، سعی کنید خودتان را سرزنش نکنید و تمرین کنید به جای عمل کردن یا تلاش برای حذف کامل آنها، توجه خود را به فعالیت دیگری معطوف کنید و آرامش خود را حفظ کنید.

       پاسخ