فرزانه هستم، 30 ساله و عاشق دنیای سئو و محتوانویسی که با کنجکاوی دنبال آموختن چیزهای جدیدم؛ فارغ از هرگونه قرارداد و قانون و سبک خاصی. دنیای مجازی و اینترنت، فرصتی برای بودن با بهترین تیمها رو برام فراهم کرده که میتونم بدون دغدغه و نگرانی هر روز احساس بهتر شدن و ارتقاءشغلی را با تمام وجودم لمس کنم. افتخار میکنم که با تیم خوب دکترتو، به این احساس ناب دست پیدا میکنم.
تومور مغزی به هر نوع رشد غیرطبیعی بافت در مغز گفته میشود که میتواند خوشخیم (غیرسرطانی) یا بدخیم (سرطانی) باشد. این تومورها میتوانند از خود بافت مغزی یا سایر قسمتهای بدن (متاستاز) به مغز منتشر شوند. تومورهای مغزی بسته به نوع، محل قرارگیری و اندازه خود میتوانند علائم متفاوتی ایجاد کنند.
نتیجه اندوسکوپی در موارد مشکوک به سرطان معده معمولاً شامل مشاهده ضایعات غیرطبیعی در مخاط معده مانند زخمهای نافدار، تودههای برجسته، مناطق خونریزیدهنده یا نامنظم و تغییر رنگ بافتی است. در این بررسی، پزشک معمولا اقدام به نمونهبرداری (بیوپسی) از نواحی مشکوک میکند تا از طریق بررسی میکروسکوپی، نوع ضایعه و وجود سلولهای بدخیم را مشخص کند.
تلخی دهان بهتنهایی نشانهای غیراختصاصی و ناشی از عواملی مانند رفلاکس اسید، اختلالات کبدی یا مشکلات دهان و دندان است؛ اما در برخی موارد میتواند بهعنوان یک علامت هشداردهنده در بیماریهای گوارشی عمیقتر از جمله سرطان معده مطرح باشد. در بیماران مبتلا به سرطان معده، بهویژه در مراحل پیشرفته، تلخی دهان ممکن است ناشی از اختلال در تخلیه معده، رفلاکس صفرا یا تغییرات متابولیکی باشد که طعم دهان را تحت تأثیر قرار میدهد.
آروغ زدن بهطور معمول یک فرآیند فیزیولوژیک برای خروج گازهای بلعیدهشده از معده است و در اغلب موارد بیخطر تلقی میشود، اما در صورت تداوم و همراهی با علائمی مانند درد شکمی، کاهش وزن، یا تهوع مکرر، میتواند نشانهای از اختلالات گوارشی جدیتر باشد.
رفلاکس معده (GERD) یکی از شایعترین اختلالات گوارشی است که در صورت مزمن شدن، میتواند خطراتی فراتر از علائم معمولی مانند سوزش سر دل داشته باشد. مطالعات بالینی نشان دادهاند که رفلاکس طولانیمدت و درماننشده، بهویژه در افرادی که دچار مری بارت (Barrett's Esophagus) میشوند، میتواند زمینهساز بروز سرطان آدنوکارسینوم مری گردد.
هموفیلی در بارداری میتواند چالشهایی را برای مادر و جنین به وجود آورد، زیرا خطر خونریزیهای شدید در طول بارداری، زایمان و پس از زایمان وجود دارد. زنان مبتلا به هموفیلی نیاز به مراقبتهای ویژه پزشکی دارند تا سطح فاکتورهای انعقادی خون آنها تحت کنترل باشد. همچنین، در صورت داشتن سابقه خانوادگی هموفیلی یا احتمال انتقال آن به جنین، مشاوره ژنتیکی پیش از بارداری و آزمایشهای پیش از تولد مانند آمنیوسنتز برای تشخیص بیماری ضروری است.
هموفیلی ارثی یک اختلال ژنتیکی است که معمولاً بهدلیل کمبود فاکتورهای انعقادی خون (معمولا فاکتور VIII در هموفیلی A و فاکتور IX در هموفیلی B) بروز میکند. این بیماری عمدتا وابسته به کروموزوم X است، به این معنا که بیشتر مردان به دلیل داشتن تنها یک کروموزوم X دچار هموفیلی میشوند، در حالی که زنان معمولاً تنها ناقل بیماری هستند و تنها در موارد نادر که هر دو کروموزوم X آنها معیوب باشد، به هموفیلی مبتلا میشوند.
هموفیلی اکتسابی یک اختلال نادر خونریزیدهنده است که برخلاف هموفیلی ارثی، به دلیل ایجاد آنتیبادیهای خودایمنی علیه فاکتورهای انعقادی خون به ویژه فاکتور VIII رخ میدهد. این نوع هموفیلی معمولا بهطور ناگهانی در بزرگسالان، به ویژه در افرادی با بیماریهای خودایمنی مانند لوپوس یا آرتریت روماتوئید، یا در مبتلایان به سرطانها و عفونتهای خاص ظاهر میشود. برخلاف هموفیلی ارثی که از طریق ژنتیک منتقل میشود، هموفیلی اکتسابی ممکن است بهدلیل واکنشهای خودایمنی بدن به فاکتورهای انعقادی بروز کند.
بیماری هموفیلی در زنان بهطور معمول نادر است، زیرا این اختلال ژنتیکی بهطور عمده وابسته به کروموزوم X است و بیشتر مردان را تحت تأثیر قرار میدهد. زنان معمولاً ناقل این بیماری هستند، به این معنا که یکی از کروموزومهای X آنها معیوب است، اما به دلیل داشتن یک کروموزوم X سالم، علائم بیماری را تجربه نمیکنند. با این حال، در موارد نادری که زن دو کروموزوم X معیوب دریافت کند (یکی از مادر و یکی از پدر)، ممکن است به هموفیلی مبتلا شود.
عوارض هموفیلی بیشتر ناشی از خونریزیهای مکرر و غیرقابلکنترل هستند که ممکن است بهصورت خودبهخودی یا در پی صدمات جزئی رخ دهند. در بیماران مبتلا، خونریزیهای درونمفصلی (همارتروز) شایعترین عارضه بوده و در صورت تکرار، میتواند منجر به التهاب مزمن، تخریب تدریجی بافت مفصلی و ناتوانیهای حرکتی دائمی شود. همچنین، خونریزیهای داخلی در اندامهای حیاتی مانند مغز، دستگاه گوارش یا عضلات عمقی، در صورت عدم تشخیص و درمان بهموقع، میتواند تهدیدکنندهی حیات باشد.
پیشگیری از بیماری هموفیلی بهطور مستقیم امکانپذیر نیست، زیرا این بیماری یک اختلال ژنتیکی است که از طریق ژنهای معیوب در کروموزوم X منتقل میشود. با این حال، مشاوره ژنتیکی پیش از بارداری و آزمایشهای ژنتیکی میتوانند به خانوادهها کمک کنند تا از احتمال انتقال این بیماری به نسلهای آینده مطلع شوند. همچنین، آزمایشهای پیش از تولد مانند آمنیوسنتز یا نمونهگیری از پرزهای جفتی (CVS) میتوانند برای تشخیص هموفیلی در جنین در دوران بارداری انجام شوند.
هموفیلی بهطور کلی به دو نوع اصلی تقسیم میشود که بر اساس نوع فاکتور انعقادی دچار نقص، طبقهبندی میگردند. هموفیلی نوع A شایعترین نوع این اختلال است که در نتیجه کمبود یا فقدان فاکتور انعقادی VIII (هشت) به وجود میآید و حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد موارد را شامل میشود. در مقابل، هموفیلی نوع B که به نام بیماری کریسمس (Christmas disease) نیز شناخته میشود، بهعلت کمبود فاکتور IX (نه) رخ میدهد و شیوع کمتری دارد. هر دو نوع از طریق ژن مغلوب مرتبط با کروموزوم X منتقل میشوند. علاوه بر این دو نوع کلاسیک، نوع نادری به نام هموفیلی اکتسابی نیز وجود دارد که ناشی از تولید خودبهخودی آنتیبادی علیه فاکتورهای انعقادی (معمولا فاکتور VIII) در بزرگسالان است.