در صورت تجربه علائمی نظیر مور مور شدن، گزگز، بیحسی، سر شدن یا سوزن سوزن شدن در دستها، پاها، انگشتان یا سایر نقاط بدن، مراجعه به پزشک عمومی به عنوان اولین گام توصیه میشود. پزشک عمومی پس از ارزیابی اولیه، در صورت لزوم شما را به متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست) برای بررسی بیماریهای سیستم عصبی، متخصص ارتوپدی برای مشکلات اسکلتی-عضلانی مؤثر بر اعصاب، روماتولوژیست برای بیماریهای خودایمنی، یا متخصص غدد برای مشکلات متابولیک مانند دیابت ارجاع خواهد داد. در شرایط حاد و بروز علائم هشداردهنده مانند ضعف ناگهانی یک طرف بدن، اختلال در تکلم، سردرد بسیار شدید و ناگهانی یا از دست دادن هوشیاری، مراجعه فوری به اورژانس ضروری است.
این احساسات غیرطبیعی که میتوانند در هر قسمتی از بدن، بهویژه دستها، پاها، بازوها و اندامهای تحتانی بروز کنند، در علم پزشکی تحت عنوان کلی پارستزی (Paresthesia) شناخته میشوند. پارستزی به هرگونه احساس غیرمعمول پوستی مانند مور مور شدن، گزگز کردن، بیحسی یا کرختی، و سوزن سوزن شدن اطلاق میشود. این علائم ممکن است موقتی باشند، مثلاً در اثر فشار طولانیمدت بر یک عصب (مانند حالتی که دست یا پا "خواب میرود")، یا مزمن بوده و نشانهای از یک بیماری زمینهای جدیتر در سیستم عصبی باشند. علاوه بر حسهای ذکر شده، پارستزی میتواند با علائم دیگری نظیر کاهش حس حرارت و درد در ناحیه درگیر، خارش، سوزش یا حتی احساس غریب خزش چیزی زیر پوست همراه باشد. درک دقیق این علائم توسط بیمار و توصیف صحیح آنها به پزشک، نقش مهمی در فرآیند تشخیص دارد.
برخی شرایط و علائم همراه با مور مور شدن، گزگز یا بیحسی نیازمند مراجعه فوری و اورژانسی به مراکز درمانی هستند، زیرا میتوانند نشانهای از وضعیتهای پزشکی خطرناک و تهدیدکننده حیات باشند. ضعف یا بیحسی ناگهانی، بهخصوص اگر تنها یک طرف بدن (مثلاً یک دست و یک پا در همان سمت) را درگیر کند، میتواند از علائم سکته مغزی یا حمله ایسکمیک گذرا (TIA) باشد. همچنین، مشکل ناگهانی در صحبت کردن، لکنت زبان یا دشواری در درک کلام دیگران، سردرد بسیار شدید و ناگهانی که قبلاً تجربه نشده است، سرگیجه ناگهانی همراه با مشکل در راه رفتن یا از دست دادن تعادل، و اختلال ناگهانی در بینایی یک یا هر دو چشم، همگی از علائم هشداردهندهای هستند که باید جدی گرفته شوند.
از دست دادن هوشیاری، حتی اگر برای مدت کوتاهی باشد، یا بروز مشکل در کنترل مثانه یا روده (بیاختیاری ادرار یا مدفوع) نیز نیاز به بررسی فوری دارد. مشکلات تنفسی همراه با این علائم حسی، فلج شدن ناگهانی یک اندام، یا شروع بیحسی که در عرض چند دقیقه یا چند ساعت به سرعت گسترش مییابد، از دیگر مواردی هستند که مراجعه به اورژانس را ضروری میسازند. اگر بیحسی پس از آسیب به سر، گردن یا ستون فقرات ایجاد شود، یا با تغییر رنگ پوست اندام، سردی و نداشتن نبض همراه باشد (که میتواند نشانه سندرم کمپارتمان باشد)، باید بدون فوت وقت به اورژانس مراجعه کرد. سندرم گیلن باره نیز در صورتی که عضلات تنفسی را درگیر کند، یک وضعیت اورژانسی محسوب میشود. تأخیر در رسیدگی به این علائم هشداردهنده میتواند منجر به آسیبهای دائمی عصبی یا حتی مرگ شود.
در مواردی که علائم حسی شدت و فوریت موارد اورژانسی را ندارند، اما برای فرد نگرانکننده و آزاردهنده هستند، مراجعه به پزشک در آینده نزدیک برای تشخیص علت و درمان مناسب ضروری است. اگر بیحسی، مور مور شدن یا گزگز به صورت مداوم وجود دارد و دلیل واضحی برای آن پیدا نمیکنید (مثلاً فشار موضعی)، یا اگر این علائم به تدریج در حال تشدید شدن هستند، باید به پزشک مراجعه کنید. درگیری همزمان هر دو سمت بدن، مثلاً بیحسی در هر دو دست یا هر دو پا، نیز نیاز به بررسی دارد.
چنانچه علائم حسی شما با حرکات یا وظایف خاصی در ارتباط است، برای مثال هنگام راه رفتن پاهایتان بیحس میشود یا هنگام کار با دست، انگشتانتان گزگز میکند، این موضوع را با پزشک در میان بگذارید. انتشار علائم از یک نقطه به سایر قسمتهای بدن، یا همراهی آنها با درد، ضعف عضلانی، یا اسپاسم (گرفتگی) عضلانی نیز از نشانههایی است که نیاز به پیگیری پزشکی دارد. بروز جوشهای پوستی دردناک همزمان با این علائم حسی (که میتواند نشانه زونا باشد)، یا تکرر ادرار بدون دلیل مشخص، از دیگر مواردی هستند که باید توسط پزشک بررسی شوند. به طور کلی، هرگاه این علائم کیفیت زندگی شما را تحت تأثیر قرار داده و در انجام فعالیتهای روزمره اختلال ایجاد میکنند، برای تشخیص و درمان به پزشک مراجعه نمایید. عدم پیگیری اینگونه علائم ممکن است به پیشرفت بیماری زمینهای و آسیب بیشتر و گاه دائمی به سیستم عصبی منجر شود.
هنگامی که با علائم حسی غیرطبیعی مانند مور مور شدن، گزگز یا بیحسی مواجه میشوید، اولین قدم مراجعه به پزشک عمومی یا پزشک خانواده است. پزشک عمومی با بررسی شرح حال، انجام معاینات اولیه و در نظر گرفتن علائم شما، میتواند یک ارزیابی کلی انجام دهد و در صورت لزوم، شما را به متخصص مربوطه ارجاع دهد.
اگر شک به مشکلات سیستم عصبی مرکزی (مغز و نخاع) یا اعصاب محیطی وجود داشته باشد، متخصص مغز و اعصاب (نورولوژیست) پزشک مناسب خواهد بود. بیماریهایی مانند مولتیپل اسکلروزیس (MS)، انواع نوروپاتیها (از جمله نوروپاتی دیابتی)، سکته مغزی، صرع و سردردهای شدید در حوزه تخصص نورولوژیست قرار دارند.
در صورتی که علائم ناشی از فشردگی عصب به دلیل مشکلات ساختاری در استخوانها، مفاصل یا بافتهای نرم باشد، متخصص ارتوپدی (جراح استخوان و مفاصل) میتواند به تشخیص و درمان کمک کند. مواردی مانند فتق دیسک کمر یا گردن، سندرم تونل کارپال، تنگی کانال نخاعی و آسیبهای اسکلتی-عضلانی که منجر به فشار بر عصب میشوند، توسط متخصص ارتوپدی بررسی میشوند.
گاهی علائم حسی ریشه در بیماریهای خودایمنی و التهابی دارند که در این صورت ممکن است به روماتولوژیست ارجاع داده شوید. بیماریهایی مانند آرتریت روماتوئید یا لوپوس میتوانند با درگیر کردن اعصاب، باعث بروز این علائم شوند.
همچنین، اگر علت زمینهای مشکوک، مشکلات متابولیک مانند دیابت کنترل نشده (که منجر به نوروپاتی دیابتی میشود) یا اختلالات غده تیروئید باشد، مراجعه به متخصص غدد ضروری خواهد بود. انتخاب متخصص مناسب بستگی به یافتههای اولیه پزشک عمومی و ماهیت علائم شما دارد و گاهی برای رسیدن به تشخیص قطعی و درمان کامل، همکاری چند متخصص لازم است.
ی
همانطور که اشاره شد، پزشک عمومی اولین مرجع برای ارزیابی علائم حسی است. با این حال، بسته به نوع و محل علامت، میتوان مسیر احتمالی ارجاع را پیشبینی کرد:
لازم به ذکر است که علائم ذکر شده همپوشانی زیادی دارند و تشخیص قطعی علت و در نتیجه متخصص نهایی، پس از ارزیابیهای اولیه توسط پزشک عمومی و انجام آزمایشهای لازم مشخص میشود. برای درک بهتر و توصیف دقیقتر علائم به پزشک، آشنایی با تعریف هر یک از این نشانههای حسی مفید است:
درک تفاوتهای ظریف بین این حسها میتواند به بیمار کمک کند تا علائم خود را با دقت بیشتری به پزشک منتقل نماید و این امر به نوبه خود در تشخیص صحیح بسیار مؤثر خواهد بود.
نادیده گرفتن علائم حسی مداوم مانند مور مور شدن، گزگز، بیحسی یا سوزش میتواند عواقب جدی در پی داشته باشد. این علائم اغلب نشانهای از یک مشکل زمینهای در سیستم عصبی یا سایر ارگانهای بدن هستند. اگر علت اصلی این نشانهها تشخیص داده نشود و درمان مناسب صورت نگیرد، بیماری زمینهای میتواند پیشرفت کرده و منجر به آسیب دائمی به اعصاب شود. آسیبهای عصبی دائمی ممکن است به اختلالات حرکتی، دردهای مزمن، ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره و کاهش قابل توجه کیفیت زندگی منجر شوند.
تشخیص و درمان زودهنگام، کلید اصلی در مدیریت موفق این علائم و جلوگیری از عوارض طولانیمدت است. با شناسایی بهموقع علت، میتوان اقدامات درمانی مناسب را آغاز کرد که این اقدامات ممکن است شامل تغییر سبک زندگی، دارودرمانی، فیزیوتراپی یا در برخی موارد جراحی باشد. این مداخلات میتوانند به کنترل بیماری زمینهای، ترمیم نسبی آسیبهای عصبی (در صورت امکان)، کاهش علائم آزاردهنده و بهبود عملکرد کلی فرد کمک کنند. بنابراین، ضروری است که در صورت تجربه هرگونه علائم حسی غیرطبیعی و پایدار، بدون تأخیر به پزشک مراجعه کرده تا بررسیهای لازم انجام شود و راهنمایی صحیح برای درمان دریافت گردد. خوددرمانی یا به تعویق انداختن مراجعه به متخصص میتواند فرصت طلایی درمان مؤثر را از بین برده و منجر به پیامدهای نامطلوب و گاه جبرانناپذیر شود.